شاعرِ : آلِ (طریقت) شام جانسوز حسین+آسمان نور را ، بشمار ، از « اِنا الیه راجعون»

ساخت وبلاگ

همره شدند قافله‌ای را که مانده بود
تا طی کنند مرحله‌ای را که مانده بود

از خویش رفته‌اند سبکبار تا خدا
برداشتند فاصله‌ای را که مانده بود

با طرح یک سؤال به پاسخ رسیده‌اند
حل کرده‌اند مسأله‌ای را که مانده بود

با رکعتی نگاه، در آن آخرین پگاه
بدرود کرد نافله‌ای را که مانده بود

در فصل آفتاب و عطش از زبان حر
نوشید آخرین بله‌ای را که مانده بود

آمد برون ز خیمه‌ی غربت قفس به‌دست
آزاد کرد چلچله‌ای را که مانده بود

بی تاب و بی قرار در آن آخرین وداع
زینب گریست حوصله‌ای را که مانده بود

از حلقه‌ی محاصره تنها عبور کرد
از هم گسیخت سلسله‌ای را که مانده بود

در بند بند شامی کوفی فریب ریخت
پس لرزه‌های زلزله‌‎ای را که مانده بود

چون بحر پرخروش، به یک موج سهمگین
در هم شکست اِسکله‌ای را که مانده بود

از پیش پای قافله‌ی سینه سرخ‌ها
برداشت آخرین تله‌ای را که مانده بود

دل‌‎های پرخروش و جرس جوش و ناله نوش
شام حسین قافله‌‎ای را که مانده بود.

__________ ======
برچسب‌ها: گفت, با آلِ, طریقت, شام جانسوز حسین

خــلدستان طریقت ...
ما را در سایت خــلدستان طریقت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1sorodehay-tarighat8 بازدید : 34 تاريخ : سه شنبه 26 تير 1403 ساعت: 5:07