خلدستان طریقت : حکایت + طنز =>برآستان جانان

ساخت وبلاگ

۩۩☫ جان به لب آمد (طریقت)در میان انجمن ☫۩۩

همواره ز بت شکن هُبل ساخته اند

تقــصرِبتان ساخته ، پرداخته اند

چون لشکر خود شکستگانند، یقین!

همواره قمارِ خویش را باخته اند

آنانکه ز بت شکن ندارند دریغ

بشکن بشکن ز نو در انداخته اند

چون صف شکنانِ وادی تکتازی

رقاصه درین ورطه برافراخته اند

آنانکه لباس حق بجانب دارند

این لعبتکان، ماده ای فـآخته اند

محرمی نیست ازین بی خبری بسیارست
رمق ناله بــه کوه وُ کمــری بسیارست

ای ملائک که به سنجیدن ما مشغولید
بنویسید که این بی پـدری بسیارست

ساقه‌های مژه‌ام از وزش آه نسوخت
شُکر! در جنگل ما هیز تَری بسیارست

سفره‌دار توام ای عشق بفرما بنشین
نان ِجو ، زخم و نمک ، خون ِجگری بـسیارست

هر کجا می‌نگرم مجلس سهراب‌کُشی است
آه از ین خاک ، کــه نعش پسری بسیارست

پشت لبخند من آیا و چرایی نرسید
پشت دلتنگی‌ام اما ، اگری بسیار است

اشک ، آبادی چشم است بر آن شاکر باش
هرکجا کاخ روان است کپری بسیار است

این غزل رفت و نشد موی تو را شانه کنم
چه کنم دوروبرت شانه به سری بسیارست

۩#خــُلدستان طریقت (صفحه جدید )۩#محمد مهدی #طریقت


موضـــــوعات مــــرتبط: اشعار، مناسبت ملی، غزلیات، برآستان جانان(تذکره شعرا)، قصاید، متفرقه(طــنــز)، آثارچاپ شده __________ ======
برچسب‌ها: برآستان جانان, طریقت, حافظ, خلدستان طریقت

خــلدستان طریقت ...
ما را در سایت خــلدستان طریقت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1sorodehay-tarighat8 بازدید : 6 تاريخ : پنجشنبه 24 خرداد 1403 ساعت: 15:20