خلدستان طریقت: پند یا سرزنش آفاق را گرفت(طریقت)حضور تو مشق لطافت

ساخت وبلاگ

چه احساسات نابی پای عشق تو هدر رفته

به برگشت تو بدبینم چونان طفل یتیمی که

دگر فهمیده معنای کسی را که سفر رفته

قراری نیست غیر از مرگ تدریجی به دست عشق

علاجی نیست آری... زهر تا عمق جگر رفته

بگو اشکی نخواهد ریخت این شمع از جنون تو

به آن پروانه مستی که سمت دردسر رفته

خدا را شکر تنها نیستم در ماتمم چونکه

کلاهی که سرم رفته، سر چندین نفر رفته

۩☫ آفاق را گرفت(طریقت)حضور تو مشق لطافت ☫۩۩

طواف عشق میخواهی، بیا دل را زیارت کُن
شبیه قطره ی باران، کمی دل را عبادت کُن

نظــیرقــطره ای باران، تلاوت کن اشارت را
زِ هربوسه به خاک دل،لبی تر کن عیادت کُن

بزن برهم تو قانون را،بشور آئین نخوت را
فقط یک شب شبیه من،به عقل خود عنانت کُن

گمانم مزه ی سجده،بُوَد شیرینتراز شیرین
به فرهاد دلت برگو،کمی امشب نجابت کُن

دل سجاده بی تاب است،برای سجده های تو
درآغوش نمازِخود،خدایت را رعادت کُن

همانند غروبی که،شبیه رنگ پاییز است
توهم با رنگ رخسارت،به شاعر هم حسادت کُن

بسوزامشب ولی آرام،که پروانه دمی خوابید
برای این (طریقت) هم، دمی مشق لطافت کُن

امشب بیا واز لب من یک غزل بگیر
از شهد شعرهای زلالم عسل بگیر

امشب برای گریه ام آغوش لازم است
تا این بهانه هست مرا در بغل بگیر

ای لات لا ابالی مستِ تبر به دست
بشکن وَ جان تازه ای از این هبل بگیر

حافظ که ترک ساقی و ساغر نمی کند
فالی برایم از لب شیخ اجل بگیر

با آن نگاه روشن و گرمت شبی مرا
از چشم های یخ زده ی مبتذل بگیر

قفلِ غزل بجز به لبت وا نمی شوند

امشب بیا و از لب ِ شاعر غزل بگیر

..****

༺࿇ خــلدستان طریقت ...

ما را در سایت خــلدستان طریقت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1sorodehay-tarighat8 بازدید : 60 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1402 ساعت: 1:00