اشعار: باشروع حمد رب العالمین /طریقت(خلدستان)

۩۩۩ ☫ برآستان جانان خطبه دوم (شفارش می کنم شمارانافرمانی کنید ☫۩۩۩

شفارش می کنم شمارا که فرمانبرداری کنید از من و نافرمانی کنید خدا رااینچنین رفتار می کنید . تصمیم گرفتید !!مردانه جوابگو باشید و بایستید .اعتراض کردن منطقی جواب بدید .مصلحت دیدید شفاف بگید. بازنشسته ها همان انسانهایی هستند که دین ما گفته احترامشون وجایگاهشون رو حفظ کنید با لفاظی وشانه خالی کردن و وعده سر خرمن دادن که مملکت داری نمیشود کرد . با یه حساب سر انگشتی وُ دو دو تا چهار تا میشه به خلق خدا آرامش داد ، مجلس حواله دولت میکند، دولت سیاه کاری میکنه وزیر رو برکنار میکنه!!رئیس جمهور میندازه تو زمین معاون !معاون با صلاحدید به نتیجه ای میرسونه که نه خلق راضیه!و.. سرپرست تازه وارد هم درست حرف نمیزنه!حالا حرف زدن جای خود!!درست هم عمل نمیکنه!نزدیک بیست روز گذشته حتی یه قدم هم بر نداشته!فقط حرف های صد من یه غاز!! آن هم نه از سوی سخنگوی دولت ویا مصاحبه رسمی ! فقط توسط رسانه هایی که اخبار وگزارشات آنها پایه منطقی وَ رسمی نداره وفقط اینترنت میخورن!! رئیس جمهور رئیس مجلس. وزرا کابینه وسرپرست سازمان (بالا ترین مقامات کشوری و لشکری در حال حاضر آیا بازنشسته محسوب نمی شوند ... این افرا د امروزه هزینه های زندگی را چگونه برآورد می کنند ، حقوق آنان چگونه و از کجا تامین می شود !!!خب نهایتا مرغتون یه پا داره وبازنشسته ها هم نتونن به حقشون برسن! برای جایگاه لباستون زشته!برای جایگاه اندیشه هایی که در مکتب شما رشد وُ نمو پیدا می کنند خوب نیست! آبروی اسلام در خطر است .این دوران هم میگذرد اما مواظب باشید روسیاهی به نامه اعمالمان نماند ..این چنین رویکرد وسیاست در قبال امت اسلامی برای مسلمانان وامت پیامبر از جانب حکام قباحت دارد . !.............................

...................

سـالـها خـر طلبِ مُـعـجـزه ازمـا می کـرد یـوسفِ گُـمـشـده از چـاه تـمـنّا می کرد
خرخری از صدف کُـون وُ مکان بیـرون شد ازکَـران تا بِه کران جامِ کران جــا می کرد
خرمقدس شده از جامِ بَد اَنـدیـشِ خران "گِیج وُپیج" آمده رقـاص تـماشا می کرد
دیدمش خُـرم وُ خندان قَدَحـش مَـردافکن صورتش غنچه صفـت باز خـدایا می کرد
عـقـلِ کُل بودم اگـر حلِ چـنین مسئله را هــم چنیـن نـاز بـرایِ اَسَـــدُوُلا می کرد
بیـدلی در پِـیِ گُلگشتِ زُلَیخا می گـشت قَـهـرِ خود در عَـدمِ اقدس وُلیلا می کرد
رفته بودند جوانان سپـاهـان: به حـجاز مشکل اینجاست مگـرهـشت مُداوا می کرد
عَـربِ موشخوری: کـرد به هنـگام رکـوع سامری خوی ولی مُـعجزه بیضا می کرد
یک پیمبر:همه اَقـوام بـشــر کافـی بود چشـم بـینـا، شـنوا گـوش اگــر وآ می کرد
فیـض روح الــقدس ار باز مَـدد فرمـایـد مریمی هم بُـکند آنـچه مسیحا می کرد
گفته: ناگفته نَـماند بِـکنم درد عـلاج آنکه میخواسـت ولی عربده حاشا می کرد
کاتب ـــثبتـــ به معمار چنین می فرمود: طنـز در طـنز چـه اَسـرار مُهـیا می کرد
----------------------------------------------------------کاتب ــثبتـــ: کاتبِ ویژه اسدالله خان

اینجا برای از بازنشسته هوا کم است
دنیـــا بـــرای بازنشسته نــدا کم است

اکسیر من نه همین شعر تازه نیست
از کیمیا بگو که مــرا کیمیا کم است

سربارم از خیال ولی این کفاف نیست
درشعر من حقیقت یک ماجرا کم است

کاش این غزل شبیه غزل های من نبود
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است

گاهی ترا کنار خود احساس می کنم
اما چقدر دل خوشی ناب ها کم است

خون هر آن غزل که نگفتم به گردنت
آیا قضای هر غزلی را بها کم است

موضـــــوعات مــــرتبط: اشعار، مناسبت مذهبی، مناسبت ملی، سیاسی، آثارچاپ شده، مطالب دردست چاپ، حکایات __________ ======
برچسب‌ها: اشعار, خطبه اول, حکایات حکیمانه, نصرالدین

خــلدستان طریقت ...