۩۩۩ ☫ طنز (برآستان جانان )طنز پردازان ☫ ۩۩۩
صبح هر روز مادرم غُر زد
خواهرم هِی به من تلنگر زد
که بيا زن بگير آدم شو
فارغ از غصّههای عالم شو
که بيا زن بگير پير شدی
بینهايت بهانهگير شدی
زن نداری، عبوس و غمگينی
زندگی را سياه میبينی
زن بگيری هميشه کيفوری
از غم و غصّه تا ابد دوری
آسمان رنگ تازه میگيرد
از تو دنيا اجازه میگيرد
شاه داماد میشوی پسرم
پادشاهی کن، ای تو تاج سرم
شعر طنز خیلی جالب از ماجرای زن گرفتن یک شاعر طنز پرداز
موضـــــوعات مــــرتبط: برآستان جانان(تذکره شعرا)، متفرقه(طــنــز)، مطالب دردست چاپ __________ ======
برچسبها: طنز, برآستان جانان, طنز پردازان خــلدستان طریقت ...
ما را در سایت خــلدستان طریقت دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 1sorodehay-tarighat8 بازدید : 87 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 4:23