۩۩۩ ☫ آری من وُ (طریقت) مانند آب وماهی ☫۩۩۩
ماهى به آب میگفت ، من عاشق تو هستم
از لذت حضورت ، من مِى نخورده مستم
آيا تو مي پذيرى ، عشق خدا خدائي
یا اين که بر نتابى ، ديگر زمن جدائي
آب روان به ماهى ، گفتا که باشد اما
لطفا بده مجالى ، تا صبح روز فردا
بايد که خلوتى با ، افکار خود بسايم
اينجا بمان که فردا ، درگیرِ وُ زیر باریم
ماهي قبول کرد وُ ، آب روان گذر کرد
تنها براى يک شب، از پيش او سفر کرد
وقتى که آمدش باز ، تا اين که گويد آرى
يک حجله ديد و عکسى ، بر آن به يادگارى
خود را ز پيش ماهى ، ديشب که برده بودش
آن شاه ماهى عشق ، بى آب مرده بودش
ناليد و يادش افتاد ، از مکر آن صدايي
وقتى که گفت با عشق ، ميميرم از جدايى
ای کاش آب می ماند ، آن شب کنار ماهی
ماهی دلش نمی مرد ، از درد بی وفایی
آری من و(طریقت)، مانند آب و ماهی
یک لحظه غفلت از هم ، معنی شود جدایی
۩خــُلدستان طریقت ( صفحه جدید )۩۩ محمد مهدی طریقت ۩
خــلدستان طریقت ...
ما را در سایت خــلدستان طریقت دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 1sorodehay-tarighat8 بازدید : 110 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 19:08