۩۩۩     چیزی که عوض داره گله نداره

۩۩۩ ☫  چیزی که عوض داره  گله نداره     ☫ ۩۩۩ 

دادم شعار مصلحتی ، امتیاز را
آهی کشیدم از سر دل  ، اعتراض را

بستم چنان شدید در باز عقل را
بستم چنانکه پنجره سینه باز را

آنسوی کوچه امنیت ما فرونشست
این سوی کوچه جاده شبیه هراز را

تا بیست سالگی روشم ناز بود و ناز
نازم گذشت از ۳۰ وُ  ۴۰ شدنیاز را
صرفا نماز شیخ دغل پیشه رقص بود
رقص جناب مولوی اما نماز را
باطل حقیقتی ست که فعلا مُجاز نیست
دیروز یک حقیقت حالا مَجاز را 
زقوم از جهنم و سیب از لب بهشت
بدنام میوه های دوعالم پیاز را
آن دم تعارف همه شد طرح روی آز
دست من از میان رفیقان دراز را 

طپــشِ قلــب   تـو دارد تب حــوایی را
کامل آن نیست که نشناخته رسوایی را

یوسف مصر، دلش شور تو را خواهد زد
تــو اگر کوک کنی ساز زلیخایی را

من اگر  هرچه دوات است، سیه مشق کنم
کــابلی می شکند   خط  چلیپایی را

با چه حالی به تماشا بنشینم امشب
این پــریشانی گیسویِ تماشایی را

تو اگر لطف کنی چند غزل بنیوشی
با (طریقت ) گذرانی شبِ  تنهایی را

  ۩ خــُلدستان طریقت (صفحه عوض✍ محمّدمهدی طریقت