۩۩۩ ☫برآستان جانان (طریقت)نظامی + حکایت ☫ ۩۩۩ با همه چون خاکِ زمین پست باش وز همه چون باد تهیدست باش آن که تو را توشۀ ره میدهد از تو یکی خواهد و ده میدهد شهر و سپه را چو شوی نیکخواه نیکِ تو خواهد همه شهر و سپاه خانهبرِ مُلک، ستمکاری است دولتِ باقی ز کمآزاری است عاقبتی هست، بیا پیش از آن کردۀ خود بین و بیندیش از آن راحتِ مردم طلب، آزار چیست؟ جز خجلی حاصلِ این کار چیست؟ مُلکِ ضعیفان به کف آورده گیر مالِ یتیمان به ستم خورده گیر روزِ قیامت که بوَد داوری شرمِ نداری که چه عذر آوری؟ رسمِ ستم نیست جهان یافتن مُلک به انصاف توان یافتن هرچه نه عدل است، چه دادت دهد؟ وآنچه نه انصاف، به بادت دهد عدل، بشیری است، خرد شاد کن کارگری مملکت آباد کن مملکت از عدل شود پایدار کارِ تو از عدلِ تو گیرد قرار ( مخزنالاسرار نظامی ) بخوانید, ...ادامه مطلب
۩۩۩ ☫ برآستان جانان (مولانا)مولوی ☫ ۩۩۩ گویند :ز پیمانـه ننـوشـید، حـــرام استهرکس که بنوشد به سر دار مقام استمـادوش به میـخـانه ی عـشـاق بـرفتیمدیدیم که مستـی همـه را کیش و مـرام استگـفتیم به پیمانـه چـه دارید کـه مستیـد؟گفتنـد شـراب است کـه ا, ...ادامه مطلب
۩۩۩ ☫برآستان جانان (طریقت)نظامی ☫ ۩۩۩ دست برآور ز میان چاره جوی این غمِ دل را دلِ غمخواره جوی غم مخور، البته که غمخوار هست گردنِ غم بشکن اگر یار هست بینفسی را که زبونِ غم است یاریِ یاران مد, ...ادامه مطلب