باز پرسید ز گیسویِ شکن در شکنشکاین دل غمزده، سرگشته، گرفتار، کجاست؟ عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو؟دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست؟ ساقی و مطرب و می، جمله مهیاست ولیعیش، بی یار مهیا نشود یار کجاست؟ سلسلهٔ موی دوست، حلقه دام بلاستهر که در این حلقه نیست، فارغ از این ماجراست گر بزنندم به تیغ، در نظرش بیدریغدیدن او یک نظر، صد چو مَنَش خونبهاست گر برود جان ما، در طلب وصل دوستحیف نباشد که دوست، دوستتر از جان ماست دعوی عشاق را، شرع نخواهد بیانگونهٔ زردش دلیل، ناله زارش گواست مایهٔ پرهیزگار، قوت صبر است و عقلعقل گرفتار عشق، صبر زبون هواست دلشدهٔ پایبند، گردن جان در کمندزهرهٔ گفتار نه، کاین چه سبب وآن چراست مالک ملک وجود، حاکم رد و قبولهر چه کند جور نیست، ور تو بنالی جفاست تیغ برآر از نیام، زهر برافکن به جامکز قِبَل ما قبول، وز طرف ما رضاست گر بنوازی به لطف، ور بگدازی به قهرحکم تو بر من روان، زجر تو بر من رواست هر که به جور رقیب، یا به جفای حبیبعهد فرامش کند، مدعی بیوفاست سعدی از اخلاق دوست هر چه برآید نکوستگو همه دشنام گو، کز لب شیرین دعاست حضرت سعدی موضـــــوعات مــــرتبط: اشعار، برآستان جانان(تذکره شعرا)، بدون شرح، گوناگون __________ ====== برچسبها: شاهنامه, تذکره, برآستان جانان بخوانید, ...ادامه مطلب
شاهنامه ی فــــردوسی خردمند ، راهنمای من در درازای زندگی بوده است . نادر شاه شاهنامه اثر حکیم ابوالقاسم ابن فردوسی توسی،حما, ...ادامه مطلب
۩۩۩ ☫ برآستان جانان (فردوسی) شاهنامه /علیه الرحمه ☫۩۩۩ نمیرم از این پس نمیرم از این پس که من زنده ام کــه تخم سخن را پــراکنــده ام بهرام گور پس از سخن گفتن از داد , ...ادامه مطلب