۩۩☫ زاهد اهل (طریقت( شعر شد روز ازل (خلدستان) ☫۩۩۩ قد وُ بالای تو رعـنا ،چون شده ضرب المثل چشم وُ ابرو وُ لبت ، چون مطلعِ بیت الغزل شب که خورشید رُخت روز مرا رَخشان کنددل یقین دارد که هستی مرکز برج حَمَل قُوتِ قالب کو؟ : لب شیرینِ شیرینِ تو بود ،فطریه: با ید بپردازم بهائی چون عسل رقص موزونی چه خوش خال وُ چه خطِ ابرویی،این غزل را من سرودم قالبش بحر رَمَل قصّه ی عشق است پیکاری که من دارم بیانعاشقی، معشوق می خواهد توئی اهل عمل عالَم از شور و شر عشاق بُنیاد آمده باز فردوس برین بوس و کنارست وُ بغل عاشقی می گفت: پنهانی بدان معشوقه مستچهره از آشیخ پوشاندن نباشد : مبتذل زاهدِ اهل(طریقت) کی؟ تروشروی کند باده ی مهر وُ محبّت : شعر شد روز ازل شرط کردم به جهانِ گذران خنده کنم به نشاط و خوشی و عیشِ جهان خنده کنم شرط کردم غم و اندوه به دل ره ندهم به غم و غصه و اندوهِ زمان خنده کنم شرط کردم که دگر دل به کفِ کس ندهم به چنین بازی پُر شور و فغان خنده کنم شرط کردم که دم از مهر و محبت نزنم به وفاداری و عشقِ همگان خنده کنم شرط کردم که زنم مُهرِ خموشی بر لب لب ببندم ز سخن از دل و جان خنده کنم شرط کردم که ز حسرت نگدازم چون شمع هر کجا انجمنی هست عیان خنده کنم شرط کردم که شوم رند و خراباتی و مست در سرِ کوی خراباتِ مغان خنده کنم شرط کردم که شوم شاعرِ خوشنغمه ی مست سالک اَهل (طریقت) صفتان ، خنده کنم موضـــــوعات مــــرتبط: اشعار، نثر ( ارائه ی مطلب)، خاطرات، آثارچاپ شده، مطالب دردست چاپ، خبر ـ اطلاعیه، دوبیتی __________ ====== برچسبها: خلدستان طریقت, دوبیتی, اشعار, نثر بخوانید, ...ادامه مطلب
۩۩۩ ☫ اشعار مناجات خُلدستان (طریقت)مثنوی ☫۩۩۩ از تو میخواهم، رهانی از کمین زانکه عقل هر که را کامل کنی هر دو دنیــا را به وی واصل کنی آدمی ، از علم کامل میشود وز تعلم، علم حاصل میشود جون توانا می شود ، دانا ناگزیر قاضی القضات شد ، شیخ کبیر شاعرت :، یارب، به دانایی رسان تا ز شَرّ جهــل باشم در امان در حقیقت وارهان ، از کاهلی این (طریقت) را ز بیمِ تنـــبلی تا مرا خُـــلد برین مآوا بُـود بعد ازین از دوزخم پروا بُـود ۩۩۩ ☫این (طریقت)نیز فخر اولیاست ☫۩۩۩ گدایان بهرِ روزی طفل خود را کور میخواهندطبیبان جملگی این خلق را رنجور میخواهندگمانم مرده شویان راضـیند بـر مُرگِ مـردمبنازم مطربان کاین خلق را مسرور میخواهند ۩☫من از تبار ایرانیانم (طریقت )خوش آمدید(دوبیتی) شعر ☫۩۩۩ ۩۩خُلدِستان طریقت۩۩ ۩۩☫ برآستان جانان (سعدی ) شیخ اجل ☫۩۩ یکی پرسید از آن گم کرده فرزند که ای روشن گهر پیر خردمند ز مصرش بوی پیراهن شنیدی چرا در چاه کنعانش ندیدی بگفت احوال ما برق جهان است دمی پیدا و دیگر دم نهان است گهی بر طارم اعلی نشینیم گهی بر پشت پای خود نبینیم اگر درویش در حالی بماندی سر دست از دوعالم بر فشاندی �گلستان حضرت سعدی� با حضرت عشق همسری معشوقه از هرچه فرشته برتری معشوقه گنجینه ی اختری تو در مجموعه در هر دو جهان جواهری معشوقه غزالِ شعر را آرایه دارم زبان شهر را هم پایه دارم من از راز الفبای تو محرم قناری ،بلبلی سرمایه دارم ح. (طریقت) تو را برای دَمی عاشقانه کم دارم تو در میانه ی دریا کـرانه کم دارم تو را سپاس و آغوش مهربانت را برای خلوتِ یک شاعرانه کم دارم غروب آمد و اسباب غم فراهم شد برای از تو سرودن بهانه کم دارم من آن هـوای بهاری به زیر بارانم برای با توشدن آشــیانه کم دارم نخواه از تو و ا, ...ادامه مطلب
۩۩ ☫برآستان جانان (عشق خوشبحالی)جشن شعبان ☫ ۩۩۩ در شعرِ پُرتقالی من نیستی هنوز پایان خشکسالی من نیستی هنوز دلتنگ توست رَک به رَکِ تار وُ پودِ مننقش وُ نگار قالی من نیستی هنوز هستی دوای مرحم وُ درمانِ دردهافکر شکسته بالی من نیستی هنوزای صد هزاروُ یکشبِ ما می رسی زِ ره در کوزه سفالی من نیستی هنوز ای صد هزار وُیکشبِ فاجعه رُخ می دهد هنوزای عشقِ خوشبحالی من نیستی هنوز آقا نیا ، نیا راستش را بخواهی هیچ وقت به دنبالِ آمدن آقا ( مهدیِ موعود ) نبودهام. همهی «اللهم عجّل...»های من یا دروغ بوده یا از سر نفهمی. چه بسا امروز و الان و این لحظه نیز در اوج یکی دیگر از نفهمیدنهایم قرار دارم.من، مهدی یا منجی را نه به خاطر آنکه از کعبه یا هر جای دیگری ظهور خواهد کرد در کالبد یک انسان ظهور میکند و با لشگری از پیروانش دنیا را فتح میکند و عدالت میگستراند، دوست دارم؛نخیر! بلکه معتقدم او که بیاید، مفهوم جدیدی از زندگی، دوستداشتن و عشق را ارائه میکند و نسخهای بهروز شده از حقیقت را برای عالم به ارمغان خواهد آورد.آقا نیا نیا چون آنقدر آقا زیاد وجود دارد که تشخیص آقا ازاین آقایان ممکن نیست دوست دارم تصویری که بشر از خدای اسلام و خدایانِ سایرِ ادیانِ آسمانی و زمینی برای خود ساخته و آن را به جای خدا قرار داده را کنار بگذارم و تنها به خدایی آقا مهدی، برای بشر میخواند، بیندیشم. خدایی که توجه به او میتواند رنجها و آلام بشر را تسکین دهد و انسان را به آرامش برساند. و چه بسا در پرتو این آرامش است که عدالت و آزادی و هر چه جهانی از انسانها به دنبال آناند، محقق خواهد شد. نمیدانم آقا ازپسِ این همه آقای کذائی برخواهد آمد که نه در جسم میگنجد و نه در روح ؟ و هماکنون همچون ما نفس میکشد یا نه؟ ام, ...ادامه مطلب
۩۩☫ بود در مرکز عالم(طریقت) وادی نالان ☫۩۩ چرا در گوشِ جانانم نمی پیچد فغانِ ای جان به جُز نامش نمی آید کلامی بر زبانِ ای جان بیا در مجلس ای ساقی بده جامِی زبی نامی قلوب اهل دل اینجاپریشانست جانِ ای جان به هر بزم و به هر محفل نهادم گام و در کویت تو بودی مونسِ جان و انیس و مهربانِ ای جان کلامی خوشتر از عشقت نمی گویم نمی دانم تو باشی مایه عشقِ دل و شورِ نهان ای جان بمانم زنده و جاوید از عشق تو در عالم فنایم کن، بقایم ده، توئی روح و روانِ ای جان بود در مرکزِ عالم (طریقت) وادی نالان کلام شعر شاعرشدفروغِ روح و جانِ ای جان موضـــــوعات مــــرتبط: اشعار، مناسبت مذهبی، مناسبت ملی، غزلیات، برآستان جانان(تذکره شعرا)، خاطرات، قصاید __________ ====== برچسبها: آهنگ دلبرآید, روز جهانی آغوش, دوبیتی بخوانید, ...ادامه مطلب
۩۩۩ ☫ برآستان جانان (اشاعه خرافات ) مظهرعدالت اجتماعی دراسلام مدرن ☫ ۩۩۩ روزی دانشجویان در محضرِ استاد دکتر سید علی آزمایش، استاد حقوق جزا و جرمشناسی، پرسیدند : چرا استاد دانشش را در کتابی گردآوری نمیکند؟استاد چهره درهم کشید که:من کتاب بنویسم تا شما اعدام کنید و دست بِبُرید و سنگسار کنید؟؟؟دانشجوی دینداری از استاد پرسید: مگر شما حدود و قصاص را قبول ندارید؟استاد فرمود: مگر میشود قبول نداشت؟ اتفاقآ من مدافع اجرای حدود و قصاص هستم!همه در شگفت از پاسخ استاد بودند که؛ استاد کلاس تمام شده را دوباره آغاز کرد، همه سراپا گوش و چشم شدند! استاد طرح پرسشی کرد و به دانشجوی متشرع و دیندار گفت: در پـــردۀ ساز ما حقیقت بسیار در گردش این زمان شریعت بسیار در محضر مومنین همه گوهرِ ناب در گوشهء گنج ما (طریقت) بسیار فرض کن در بیابانی بی آب و علف که حتی جاده هم ندارد در حال رانندگی هستی، پس از ساعتی، پلیس جلوی شما را میگیرد و به شما میگوید چهار تا ورود ممنوع رفتهاید، پنج چراغ قرمز را رد کردهاید، شش تا سبقت غیرِمجاز داشتهاید! به آن پلیس چه میگویید؟دانشجوی متشرع گفت:این بلاهت است! در بیابانِ خدا، خیابان کجا بود که من مرتکب این جرایم شوم!استاد گفت:اگر پلیس به شما بگوید مقرر است در زمانی نامعلوم در آینده، در این بیابان، شهری بنا شود که این جاهایی که شما از آن عبور کردید خیابان یک طرفهای قرار است احداث شود و چراغهای راهنمایی نصب گردد و الی آخر! آن وقت چه می گویید؟؟؟؟دانشجوی متشرع پوزخندی زد و گفت:استاد مزاح میفرمایید!استاد فرمود:شما مزاح میفرمایید!مقدمه اجرای حدود اسلامی، عدالت اسلامی است!شما نخست عدالت اسلامی را اجرا کنید که همان خیابان کِشی است، سپس اجرای حدود کنید، که همان , ...ادامه مطلب
۩۩۩ ☫ در(طریقت)جای سینه ،دل اناری داشتیم ☫ ۩۩۩ کاش در نزد تو ای جان اعتباری داشتیم کاش لیلی جان! به عشقت اشتهاری داشتیم هر کسی بهر به دست آوردنت ترفند زد کاش ما هم مثل آنان ابتکاری داشتیم شاید اسم من بیفتد توی فال قهوه ات کاشکی در کافه ای با هم قراری داشتیم بخت ما از صبح روز آفرینش بسته شـد کاش بر اسب سپیدی تک سواری داشتیم اینچنینم گوشه گیر وبی سر و سامان نبین نازنین ما هم برای خود ، تباری داشتیم صد قدم سوی تو آمد دل ،چه کردی با دلم نازنین ما هم ز یاران ،, ...ادامه مطلب
۩۩۩☫=>فرزانه + طریقت)شیرین ترین اشعارمن شعر(طریقت)۩۩۩ *** تو حُسن سرمَدی ای ایروانی چو عطرِ ممتدی ای ایروانی چقد زیبایی وُ فرزانه ای تو قشنگی ،مَشملی ای ایروانی *** وا ماندهام در این هوای سرد پاییزمن ماندهام با قصه ای از غصه لبریزدر هر پگاهی نغمه هائی جالب انگیز بیدار میگردم، چو مرغان سحرخیزبیمن محالست درد جاویدان بماندبا درد وُ غم هستم دمادم در گلاویزمن بی فروغ جلوهات، یلدای تاریخمن با فروغ روی تو، صبح دلانگیزخُنـیـاگرانه می زنم من جار درجارتب میزنی در قلب من تبریز نیریزیک امشبی هُرم نفسهایت نباشدتا صبح مینالم چو مرغان شبآویزباید همیشه در تب عشقت بسوزمشاید بگردی لحظهای در شهر تبریزشیرینترین اشعارمن، شعر (طریقت) من خسرو پرویز هستم ، جانِ پرویز خــُلدستان طریقت(اردی+بعشق+=>خرداد )۩محمد مهدی طریقت ↘خطبه دوم __________ ====== برچسبها: فرزانه, طریقت, شیرین ترین اشعارمن شعر بخوانید, ...ادامه مطلب
۩۩☫اشعار:(طریقت) دو بیتی ☫۩۩ بیا درعالَم حافظ، لبی برساغرم بگذار حرامت باد اگربوسی لبی ازساغری زنهار خُم وُخَمار وُ خیام اَر،نیرزد بوسه ی لیلی من ازساقی خریدارم(طریقت)سعدی وُعطار ۩خــُلدستان طریقت ( صفحه جدید )۩۩ محمّدمهدی طریقت خ, ...ادامه مطلب
۩۩☫ برآستان جانان (طریقت) دوبیتی ☫۩۩ رخش وُ سحر وُ ، باده شرابم شده است سرچشمهی خلوت سرابم شده است در دهکده می شدم ســوار دُلدُل این یورتمه ها مانعِ خوابم شده است ۩ # خــُلدستان طریقت ( صفحه جدید ) ۩ # محمد مهدی #طریقت, ...ادامه مطلب
۩۩۩ ☫ اَشعار(طریقت) دوبیتی ☫ ۩۩۩ هماره بوی باران می تراود تر وُ تازه بهــاران می تراود نسیم زندگی پرشور وُ سرخوش گلِ مریم غزلخوان می تراود معشوقه صفت در صف تدبیرشده تحسین کنان ساکِنِ تـقـدیر شده تیغ تو جهانگرفت درآن شک نیست حُسنِ تو مرا بسی جهانگیر شده سازمان هواشناسی طی بیانیه ای اعلام کرد: یکم هوای همدیگه رو داشته باشین!!! ۩ # خــُلدستان طریقت (صفحه:دوبیتی جدید) ۩ # محمد مهدی #طریقت, ...ادامه مطلب
۩۩۩ ☫ دوبیتی (مبارک باد ) اعتدال بهاری ☫ ۩۩۩ نسیم از باغ فروردیـن وَزِش کرد "ولایت" از پسِ پرچین خَزِش کرد هوا در موسم نسرین پَرِش کرد مقامِ مصلحت همچین جَهِش کرد ادامه مطلب ↘.., ...ادامه مطلب
۩۩۩ ☫ اشعار/ اهل (طریقت)دوبیتی☫۩۩۩ خوشا مرغ خوش الحان سحرگاه که بیدار م کند با صوت دلخواه زند، هی بال وُ پر، اهل (طریقت) که از خواب گران برخیز نا گاه اِن شا الله... زده بر دفتر م شعرت , ...ادامه مطلب
۩☫ اشعار /برآستان عید نوروز :(طریقت) مبارک باد ☫۩ بوی جان می آید اینک،عیدتان بهروز باد بهترین تدبیر ها با خوشترین شهروز باد از پیام دلکشِ " نوروزتان پیروزباد" نغمه های مَه وَشِ " هر روزتان نو, ...ادامه مطلب
۩۩۩ ☫دوبیتی ☫ ۩۩۩ . هنگام تحویل آمد و سرگشته بودم در بند مرقومات مضطر گشته بودم مارا (طریقت) کسب عطار ی برآید سرگشتهء عِطرِ مُعطر گشته بودم خــُلدستان طریقت ( صفحه جدید )۩ # محمد مه, ...ادامه مطلب
۩۩۩ ☫دوبیتی ☫ ۩۩۩ ۱۳۹۸ «زیباترین تـرانه وُ خوشگِلترین بــهار » «مهتاب بی حضور تو تلخ است روزگار» «لیلای سبزپوش من، ای سبزِماندگار» « سرسبز باش وُ بمان ســبز یادگار» «از, ...ادامه مطلب