روان شد لشکرِ آبان به طرفِ جویبار اندر نهاده سیمگونرایت به کتفِ کوهسار اندر چو بر بستان کفن پوشید برفِ تندبار اندر درختِ سرو بر تن کرد رختِ سوگوار اندر درختان لرز لرزان در میانِ جویبار اندر به پایِ هر درختی برگها گشته نثار اندر به باغ آیند زاغان شامگاهان صد هزار اندر در افکنده به ابرِ تیره بانگِ غار غار اندر بدین معنی یکی بنگر به احوالِ دیار اندر در افتاده به چنگِ دشمنانی دیوسار اندر تو گوئی مرگ بگشاده به ایرانشهر بار اندر به جانِ کشور افتاده گروهی, ...ادامه مطلب
صبا میجنبد و بازم پریشان میکند از سر دلِ بدبخت اگر وقتی به حالِ خویش میآید رسید ایّامِ گُل وآن شوخ خواهد رفت در بُستان از آن روزی که میترسیدم اینک پیش میآید (دهلوی) آیم کنم جان را گرو، گویی: مده زحمت برو خدمت کنم تا وا روم، گویی که: ای ابله بیا ای دل قرارِ تو چه شد؟ وآن کار و بارِ تو چه شد؟ خوابت که میبندد چنین اندر صباح و در مسا؟ دل گفت: حسنِ رویِ او، وآن نرگسِ جادویِ او ، وآن سنبلِ ابرویِ او، وآن لعلِ شیرین ماجرا ای عشق پیشِ هر کسی نام و لقب داری بسی من دوش نامِ دیگرت کردم که: دردِ بیدوا چِنندهیْ گل ار خارَش انگشت خست گنه بر چنندهست، بر خار نیست **** یکی موسمِ گل بر آن برگذر ز دیدن گرت دیده بیزار نیست بر آن سبزه و گل بِچَم شادمان گرت جان رمنده ز گلزار نیست ببینی گرت نیستی خارخار که صد گونه گل هست و یک خار نیست نگه کن بر آن جویبارِ روان که گویی بهجز اشکِ کهسار نیست بوَد دختِ دریا و دلبندِ کوه دلش لیک در بندِ دلدار نیست نیاساید الّا در آغوشِ مام ازیرا بهجز رفتنش کار نیست نگه کن بدان تازه گل در بهار که خرّم چنو گونۀ یار نیست نگه کن بدان میوه اندر درخت که رخشان چنو دُرِّ شهوار نیست .( ملکالشعرا بهار ) موضـــــوعات مــــرتبط: برآستان جانان(تذکره شعرا)، بدون شرح، گوناگون __________ ====== برچسبها: برآستان جانان, مولوی, دهلوی, ملک الشعرای بخوانید, ...ادامه مطلب
۩۩۩ ☫ خــُلــِدستان طریقت ☫ ۩۩۩۩۩۩ ☫ ادبی، اجتماعی .فرهنگی ☫ ۩۩۩محــّمد مهــدی (حمید)طریقتمتولد 1344اردیبهشت خوانســارتحـصیلات کارشنــاسی ارشــددررشتــــــه روانشـــــــناسی۩۩۩ خـــُلـــــِدستان ۩۩۩دربـــــاره خــــوانســـــار1373اصفـــــهان به چــاپ رسیـــدبعد ازآن تعـداد بی شمــاری از مقــالاتبه , ...ادامه مطلب