خــلدستان طریقت

متن مرتبط با ««خُلدستانیم»تا» در سایت خــلدستان طریقت نوشته شده است

من که «خُلدستانیم»تا دل بود در کام من+ گر (طریقت)خود بخود دیوانه ی عشق توشد

  • ۩۩۩ ☫ تا مقصد ☫ ۩۩۩ ۞ஜ۞ஜ۩۞۩ஜ۩۞۩ஜ۩۞۩ஜ۞ஜ۩۞۩ஜ۞ باخودم می گریم امّا حال من بدمی شودجان من جان شما در رفت وآمد می شود در دلـــم تامقصد «اِناالـــیهِ راجــعـــون»گوش جانم وام داربانگ معبدمی شود شک آن شرطی که جسمم رابسوزدنیزهستیاد آن حکمی که برجانم بتابدمی شود زندگی هرجا که من هستم،همه درداست،هودرد با حدی که یاهو درد بی حدمی شود مرگ در شهری که من هستم ،نمی میردچرا؟زندگــــانی نــــیزجز مرگ مجــــدد می شود آدمی اینجاکه من هستم دلش تنگست تنگهر کجا ماننــــد اینجا،غم زبـــانزد می شود آدمی با این وجود آرامش ِ آرامش استشادمانم شادمان،آرامشم صد می شود گاه با ایمان خــــود در شک و تـــردیدم ولیگرچه با کفر خود اینجا جان مردد می شود آدمی تنها تر ازتنهائی خـــویش است بازآدمی اینجا به جز روحی مجرد می شود من که «خُلدستانیم»تا دل بود در کام منکام ِمن تاکی؟ دگر زندیق ومرتد می شود؟ موضـــــوعات مــــرتبط: اشعار، مناسبت مذهبی، مناسبت ملی، غزلیات، برآستان جانان(تذکره شعرا)، خاطرات، قصاید __________ ====== برچسب‌ها: گر, طریقت, خلدستان طریقت, خوانسار بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها